پرسش :

بهترین اعمال مستحبی که یک مسلمان می تواند انجام دهد چیست؟


پاسخ :
بیان بهترین عمل مستحبی، دشوار و شاید ناممکن باشد. علت این امر را در ذیل، ذکر می کنیم.
در روایات متعددی از امور مختلفی به عنوان بهترین عمل، یاد شده است.
انتظار فرج[1]، نماز[2]، صلوات بر محمد و آل محمد(ص)[3]، آب دادن به تشنگان[4]، حب على (ع)[5]، ادخال سرور[6]، جهاد[7]، استمرار داشتن در عمل نیک[8]، زیارت قبر امام حسین(ع)[9]، نماز شب[10]، دوست داشتن برای خدا و دشمن داشتن برای خدا[11]، نماز اول وقت[12]، نیکى به والدین[13]، اطعام طعام[14]، سخت ترین اعمال[15]، و... از جمله این امور است. در کنار آن، روایاتی داریم که بهترین اعمال را با اضافه کردن یک قید، مانند بهترین اعمال در مقاطع زمانی ( مانند روز جمعه[16]، ماه مبارک رمضان[17]، شب نیمه شعبان[18]) بر شمرده است.
پس به راستی بهترین عمل چه عملی است؟
همان طور که دیده می شود، از امور مختلفی در روایات به عنوان بهترین عمل یاد شده است. چگونه می توان این روایات را در قالب یک بحث منطقی با هم جمع کرد؟
دو دلیل:
1.تفاوت در ملاک :
همه این اعمال، که در روایات به عنوان " بهترین عمل" ، آمده است، با ملاک و معیار مختلف، بیان شده است.به طور ساده تر ؛ وقتی فرموده است؛ بهترین عمل نماز شب است، یکسری از ملاک ها را و وقتی فرموده است بهترین عمل، جهاد است ، برخی دیگر از معیارها را، در نظر گرفته است. به طور مثال؛ وقتی جهاد در راه خدا پیش می آید، بهترین عمل، جهاد در راه خدا است. و وقتی ملاکات نماز شب مهیا شود، بهترین عمل نماز شب است. ظاهراً در صدر اسلام و در زمان خلیفه دوم، چون نتوانستند بین جمله " حی علی خیر العمل"، (بشتاب به سوی بهترین عمل)، در اذان، با "جهاد" که آن هم بهترین اعمال است، جمع کرده و هردو را توجیه علمی و واقعی کنند؛ جمله " حی علی خیر العمل" را از اذان حذف کردند!.[19]
بنابراین؛ اختلاف در ملاکات، دلیل خوبی برای توجیه علمی این گونه از روایات است. تعدادی از این امور مانند؛ "جهاد"، دارای ملاک و اثر مستقیم اجتماعی اند. برخی از آنان صرفا جنبه شخصی دارند، برخی مانند "انتظار فرج" از هر دو خصوصیت بر خوردار است، و برخی دیگر مانند "حب علی(ع)" اصولاً از باب اعتقاد اند نه عمل!. در پاره ای از روایات مصداق خاصی از برترین عمل، ذکر نشده و فقط فرموده اند: «برترین اعمال، سخت ترین آنها است.»[20].
2.اختلاف در شرایط:
گاهی شرایط موجود در ناحیه مکلّف است که این روایات را توجیه علمی کند. فرق آ ن با قسمت اول این است که در قسمت اول، ملاک ها و معیارهای موجود در ناحیه آن فعل مخصوص( نماز، جهاد و..)، موجب فرق و اختلاف بین این اعمال می شود. ولی در قسمت دوم، وجود برخی از شرایط در ناحیه خارج از اصل فعل،مانند؛ شرایط ویژه مکلف، شرایط زمانی خاص، و غیره است که، موجب توجیه علمی بهتر بودن همه این اعمال با هم می شود. مثلا در مورد انتظار فرج؛ در شرایطى که مسلمانان در سختى ‏هاى مبارزات صدر اسلام قرار داشتند و یا آن زمان که شیعیان در شرایط دشوارى فرا مى‏ گرفتند مأیوس نشدن و منتظر فرج بودن بالاترین عبادت بود، چرا که در صورت یأس همه چیز آنان در معرض زوال قرار مى‏ گرفت ولى با انتظار فرج، روحیه امید و مقاومت در آنان زنده مانده و راه براى پیروزى و غلبه بر مشکلات فراهم مى ‏گشت. دیگر موارد نیز شامل همین قاعده کلی اند، مسلماً مسأله ای مانند "جهاد" بهترین عمل برای زنان -در حالت های غیر اضطراری- نیست. "نماز شب" بهترین عمل، برای تازه مسلمانی که هنوز نماز های واجب را فرا نگرفته است، نمی باشد. و از این قبیل.
نتیجه:
از مجموعه این روایات می توان فهمید که، بهترین عمل در دستورات اسلامی مطلق نیست. یعنی نمی توان گفت به طور مطلق و در هر حالت و در هر زمان و مکانی فلان عمل، بهترین و برترین عمل است. همان طور که گفته شد؛ برخی از اعمال که با عنوان بهترین عمل شمرده شده است، دارای ملاک های متفاوتی است؛ و با توج به اینکه برخی از این موارد، به مقتضاى حال مخاطب و شرایط خاص او ایراد شده است، بنابراین نمى ‏توانند امورى مطلق باشند، اما به هر حال مواردی که ذکر شد جزء بهترین اعمالی است که برای ما بر شمرده اند.

پی نوشتها:
[1] بحار النوار ، ج75، ص 208
[2] نوری ، مستدرک الوسائل، ج4،ص 70،موسسه آل البیت، 1408
[3] مستدرک، ج5، ص 119
[4] مستدرک، ج5، ص 331.
[5] مستدرک، ج5، ص 331.
[6] وسائل الشیعه،ج14،ص ،499،موسسه آل البیت، 1409
[7] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج5،ص 9، دار الکتب الاسلامیه، 1365
[8] نوری، مستدرک الوسائل، ج1، ص 131. موسسه آل البیت، 1408
[9] وسائل الشیعه،ج14،ص 499
[10] مستدرک، ج6، ص 337.
[11] مستدرک الوسائل، ج12، ص 220
[12] مستدر ک الوسائل، ج3، ص 98
[13] مجلسی، محمد باقر،بحار الانوار، ج75،ص 85، موسسه وفا، بیروت، 1404
[14] وسائل الشیعه، ج24، ص 427
[15] بحار الانوار، ج67، ص 191
[16] حر عاملی ، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج7، ص399، موسسه آل البیت، 1409
[17] وسائل الشیعه، ج10، ص 313
[18]شیخ طوسی، محمد بن الحسن،مصباح المتجهد، ص 829، موسسه فقه الشیعه،بیروت،1411
[19] شرف الدین، عبدالحسین، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه علی دوانی،فصل دوم ،بخش بیست وچهار( بدعت عمر در اذان واقامه)،دفتر انتشارات اسلامی، قم
[20] بحار الانوار، ج67، ص 191
منبع: www.islamquest.net